دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ - Monday, 29 April 2024
تازه ترین اخبار
اخبار منتخب
خارگ
۲۴ مهر ۱۴۰۰ - ۱۷:۳۲
شناختی خارگ را ؟!

خارگ : شهر من جزیره خارگ است.جزیره ایثار و مقاومت.جزیره تاریخ و تمدن در دل خلیج همیشه فارس و دیار دلیرمردان استان بوشهر.خارگ خانه نفت است وزیرش....

به گزارش خارگ آنلاین : هوای شهر رو به خنکی که نمیتوان گفت ولی از شدت گرمای طاقت فرسایش کاسته شده بود. در دهه چهارم زندگیم بیاد ندارم در این فصل از سال مدیر ، مسئول یا وزیری به استان من سفری کرده باشد چه رسد به هیئت دولت و رئیس جمهور ، آنهم در روزی که تنها دو روز بیش از ماه دوم آغاز ریاست جمهوری آن نگذشته است.معولا استان ماه مقصد سفر های زمستانی است و مسئولان جهت فرار از سوز سرمای استان های شمالی استان های جنوبی را مورد توجه خود قرار می دهند.
با خود فکر میکردم که آیا رئیس جمهور به شهر من هم خواهد آمد؟


شاید سفر یک روزه فرصتی برای حضور ایشان در شهر من را مهیا نکند و حتما این توقع تا حدودی غیر منطقی است و یا زیاد.نگاهی به اطرافم انداختم شعله های سوزان نفت را دیدم.مخازن نفت ، اسکله ها ، پتروشیمی ها و ... این ها را که نمیتوان نادیده گرفت.برنامه سفر رئیس جمهور و همراهان را دیدم . وزیر نفت هم همراه رئیس جمهور است.یافتم .او حتما به شهر من خواهد آمد.


شهر من جزیره خارگ است.جزیره ایثار و مقاومت.جزیره تاریخ و تمدن در دل خلیج همیشه فارس و دیار دلیرمردان استان بوشهر.خارگ خانه نفت است وزیرش.روز موعود رسید.یک چشمم به اسکله ماند و چشم دیگرم به آسمان که شاید از زمین که نه بلکه از دریا و یا هوا فردی به دیار من بیاید.چه خیال خامی . دریا طوفان بود و هوا خراب ( باد و طوفان )و کشتی تردد نداشت. امری عادی برای ما که نزدیک به نیمی از سال را تردد نداریم.سامانه ای هم داریم که  در آن اعلام میشود که تردد نیست.شاید بهتر باشد که روزهایی که تردد هست رو اعلام کنند نه روزهایی که تردد نیست.یا هوا خراب است و یا اگر هوا مساعد باشد کشتی خراب . گاها هوا مساعد است و کشتی نیز روبراه اما مالک کشتی بخاطر هزینه پایین بلیط ، خود تمایلی به تردد ندارد.


دقیقا مصداق داستان قیر است و قیف در جهنم.ما که عادت داریم .حضور وزرا و معاونین و نماینده های دولت را در روستاها و شهر های استان از طریق تلویزیون نظاره گر بودم. شب از راه رسید و جلسه شورای اداری شروع شد ولی کسی به خارگ نیامد.تو گویی انگار که ما فراموش شدگانیم.شاید هم بخاطر تعطیلی موفق به اخذ مجوز ورود به این جزیره نشده باشند.شهر من تنها شهری است که برای ورود به آن بایست مجوز گرفت و به همین دلیل است که قریب به دوسال است که مهمانی بر در خانه ما نزده است.نا امیدانه پای تلویزیون نشستم تا برکات سفر دولت را برای شهرهای دیگر استانم نظاره گر باشم.با خود گفتم نا امید نباش درست است که نماینده ای از دولت به شهرمان سفر نکرده ، ولی نماینده از ما که در جمع هیئت دولت هست ، او قطعا ما و مشکلات ما را فراموش نخواهد کرد.


دست زیر چانه خیره به تلویزیون ، صحبت های نماینده شهرم را به دقت گوش میکردم.جمله به جمله و کلمه به کلمه.صحبت ها تمام شد ولی خبری از خارگ نبود.نه نامی نه یادی.
هوا خراب بود و وزیر مجوز نداشت را میتوانم بپذیرم اما فراموشی نماینده را .......کانال رو عوض کردم . هر از گاهی بر میگشتم و نگاهی دوباره میکردم.در تی وی پشت سر رئیس جمهور تصاویر بقعه میر محمد ابن حنفیه و گور معابد ساسانی به کرات پخش میشد.یعنی کسی از خود نمیپرسد این تصاویر مربوط به کجاست؟دوباره به کانال بوشهر بازگشتم.حضرت آیت الله حسینی بوشهری نماینده مان در مجلس خبرگان رهبری شروع به صحبت کرد.


در دل دعا میکردم و امیدوار بودم که او ما را فراموش نکند.گویی که آخرین امیدم در ماراتون سفر هیئت دولت به استان بود.آخرین تریبون جهت بیان مشکلات مردم فراموش شده خارگ در هشت سال اخیر.
نفسم در سینه حبس بود . انگار آخرین بازیکن پشت آخیرن ضربه پنالتی در پایان صدو بیست دقیقه بازی بدون نتیجه قرار گرفته بود.گویی همه 8196 نفر جمعیت آن ( طبق آخرین سرشماری ) همه دست به دعا بودند.انگار حرف دلم را شنید.سخن که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.

جناب آقای اوجی ( وزیر نفت ) این خارگ ظاهرا نماینده ای نرفته . من اجمالا بهتون بگم خارگ کجاست ؟ خارگ به تعدا روزهای جنگ مورد حمله قرار گرفته است!! شناختید خارگ را؟؟!!

پیروزمندانه از جا پریدم و گفتم احسنت همینه .رو به اطرافیان : دیدید بالاخر گفت.دیدید بالاخره دیده شدیم.


تنها دو بار بیاد دارم  که چنین احساسی رو پشت تلویزیون داشتم یکی از آن روزها روزی بود که ایران با برد استرالیا به جام جهانی رفت و ما از پشت پنجره اتاق مدیر مدرسه نظاره گر بازی بودیم و دیگری هم شبی بود که همان تیم گل پیروزی را به امریکا زد و بازی قرن و گل قرن رقم خورد.این هم تک گل پیروزی هشت سال اخیر بود.حبس هشت ساله.حبس بی توجهی هشت ساله دولت به این جزیره  ومردمانش.حاج آقا گل کاشت. ناز نفست. یا به زبان خومان :  دمت گرم.با چنان بغضی گفت شناختی خارگ را که دلم کباب شد.اشکم در سرازیر شد. کاش نزدش بودم و بوسه ای بر دستان پر زمهرش میزدم.تحفه دولت و نمایندگانش طی هشت سال اخیر در این استان و شهرمان جز نومیدی برای مردمان این دیار نبود

امید همه ما به دولت مستضعفان و سید محرومان است.
همواره این سوال در ذهنم بی پاسخ میماند: خارگ مظلوم است یا محروم؟بگذریم. مثل هواداری که گل پیروزی را زده و منتظر سوت پایان است ، منتظر بیانات رئیس جمهور شدم .با ذوق و شوقی وصف ناپذیر چشم به صفحه تلویزیون دوختم.


نوبت رئیس جمهور محترم شد : من یادم نیست که رادیو گوش کرده باشم نسبت به روزهای جنگ نگفته باشند خارگ مورد اصابت موشک قرار گرفت.در ادامه هم رئیس جمهور به وزیرنفت دستور دادند که مشکلات خارگ رو مورد رسیدگی قرار بدهند و این شد سوت پایان سفر هیئت دولت در استان و رفتن خارگ به جلسه هیئت دولت.درست است که کسی از هیئت دولت به خارگ نیامد ولی خارگ به تدبیر امام جمعه محترم و معزز خارگ و با بیانات حضرت آیت الله حسینی به جلسه هیئت دولت و شورای اداری رفت و بخش زیادی از جلسه به خارگ اختصاص یافت و خارگ شد گل سرسبد جلسه.امیدی در دلمان نسبت به رفع مشکلاتمان جوانه زد.سید محرومان ، ما مستضعفان و مظلومان را در این جزیره مظلوم یا محروم ( هنوز پاسخ سخنم را نیافتم ) فراموش نکرد.

روزنه امید در دلمان جوانه زد.امیدی که با تدبیر دولت قبل در طول هشت سال تبخیر شده بود.دولتی که تنها افتخار مدیرش راه ندادن مدیر و مسئول به  اتاقش بوده و متاسفانه هنوز هم هست.
به یاری خدا این روزها تمام خواهد شد و این مدیران نالایق هم خواهند رفت و مدیران جهادی و انقلابی زمام امور را در دست خواهند گرفت.
اولین کاری که پس از زلزله باید کرد آوار برداری هست.
برای حل مشکلات مردم این جزیره هم باید اول آواری از مشکلات که با بی تدبیری مدیران نا لایق  آوار شده را برداشت.اقدامات هشت ساله اخیر در خارگ و یا در کشور کم از خسارات زلزله نیست.
آقای مدیر اجازه دهید من هم اجمالا خارگ را برایتان تعریف کنم :


خارگ جزیره است به قدمت  5000 سال ، آثار تاریخی و تمدنی هخامنشی و ساسانی و ایلامی در این جزیره هنوز قابل روئیت است، خارگ مدخل ورود اسلام به سرزمین پارس هست به نوعی میتوان آن را باب الاسلام نامید ، مردم این دیار در زمان انقلاب با بستن شیرهای نفت موجبات پیروزی انقلاب اسلامی را فراهم کردند ، کاری که با نبستن شیر نفت در زمان جنگ باعث پایداری انقلاب و پیروزی در جنگ تحمیلی شدند ، زنان مردان این جزیره به تعداد روزهای جنگ مورد حمله و حجوم  قرار گرفتن و لی خم به ابرو نیاوردند.2888 بار حمله و حجوم.مردم این دیار بودند که هم انقلاب را پیروز کردند و هم جنگ را به پیروزی رساندند.

حالا شناختی خارگ را؟
خارگ جایی هست که جوانان آن بیکار هستند ولی از دورترین نقطه کشور جلو چشم جوانان این دیار نیرو های غیر بومی به لطف ارتباطات و ... بکار گرفته میشوند  و سهم جوانان خارگی هم از آن همه تاسیسات شده است یک ماشین اجاره ای یا یک رانندگی یا به امید اینکه شاید سالی پتروشیمی خارگ  چند روزی جوانان خارگ را آنهم به صورت ساعتی جهت اور حال تاسیسات خود بکار گیرد.
خارگ جایی هست که اداره کار آن که در همه جای کشور متولی اشتغال است هیچ نقشی در کار و اشتغال ندارد و اداره ای دیگر که نقش هماهنگی و نظارت بر عملکرد دیگر دستگاه های دولتی را دارد خود به بنگاه کاریابی بدل شده و در لابلای کارهای پایدار شاید چند کار موقت که عمدتا اشتغال پایدار نداشته و مورد توجه خود مدیران و نبوده و یا فرد بیکار دیگری در حلقه فامیل و بستگانشان وجود ندارد سهم فرزندان خارگ میشود. بسان داستان گوشت و استخوان.


خارگ جایی هست که مریض علاوه بر هزینه درمان که رهبر فرزانه فرمودند نباید رنج دیگری جز بیماری رو تحمل کنند ، مردم این جزیره چشمانشان به هوا و دریا و التماس به هر مدیر در این جزیره است که عزیز بیمارشان را  برای ساده ترین کار پزشکی و شروع داستان تحمل رنج مالی و مریضی به خشکی انتقال دهند بعد هم خبر پشت خبر مصاحبه پشت مصاحبه که با پیگیری فلان مسئول فلان مریض رو انتقال دادیم.در صورتی که هشت سال پیش در همین جزیره هواپیمای اورژانس بدون نیاز به پیگیری و التماس و مصاحبه حضور داشت و خدمات مطلوبی به شهروندان ارائه میداد و نه کسی التماس میکرد و نه کسی هم مصاحبه میکرد.شاید اشکال کار نبود ملتمس و مصاحبه کننده بود ، که هواپیمای اورژانس از خارگ رفت.


خارگ جزیره ای است  که نزدیک به 200 مگاوات ظرفیت تولید برق دارد و مصرفش زیر 50 مگاوات است ولی در آن برق قطع میشود .نام این را به جز بی تدبیری و بی مدیریتی چه میتوان نهاد.خارگ جزیره ای است  که برای ورود مهمان به آن بایست مجوز گرفت.خارگ جزیره ای است که خود معدن نفت و گاز است ولی مردم آن کپسول گاز را به دوش کشیده و یا در زیر پای خودمی غلطانند در صورتی که زیر پایشان ....
خارگ جزیره ای است که گاها نان در آن یافت نمیشودو نانوایی هایش تعطیل میشوند.خارگ جزیره ای است مردم گاها هفته ها رنگ میوه و تره بار نمیبیند.خارگ جزیره ای است که مردم گاها ده روز پشت سر هم اینجا حبس میشوند و امکان تردد را ندارند.خارگ جزیره ای است که هنوز آب آن جیره بندی هست و با تانکر  در آن آبرسانی میشود.خارگ جزیره ای است که شهر دارد ولی طرح جامع ندارد.خارگ جزیره ای است که هتل دارد ولی مسافر حق ورود ندارد.خارگ جزیره ای است که شبکه فاظلاب دارد  ولی اداره آب و فاضلاب ندارد.
حالا شناختی خارگ را باز هم بگویم.


 جناب آقای رئیس جمهور محبوب ، ای که از صلاله پاک نبوت هستی ، امید مردمان این دیار بعد از خدا به دستان پر مهر شماست که گرد غبار ب مهری این سالها را از چهره غم گرفته این دیار بزدایید و خارگ باز همان در یتیمی باشد مانا و درخشان بر کرانه خلیج فارس و به قول جلال آل احمد  نفتش نیز در یتیم و گرانبهای دگری باشد که بر نگین انگشتر تمدن بشری امروز که به اعتبار آن میزید و به بهایش آبرویی دارد.
باز این سوال در ذهنم نقش میبنند و پاسخی برای آن نمی یابم :

خارگ مظلوم است یا محروم ؟

کد خبر 34889

برچسب ها

نظر شما

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

نظرات بینندگان

تازه ترین اخبار
اخبار منتخب
خارگ
در شهر
انتخابات 1400
سامانه تردد کشتی
سامانه تردد کشتی
سامانه خدمات درمانی
سامانه تردد کشتی
پربازدیدترین اخبار
پربحث ترین اخبار